دفتر تبلیغات اسلامی- پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی (پژوهشکدۀ اسلام تمدنی)
پژوهشهای عقلی نوین
۲۵۸۸-۲۶۱۹
2
4
2019
01
20
خطاپذیری علم حضوری و مکاشفات عرفانی
9
29
FA
حجت
اسعدی
0000000184428765
دبیر گروه فلسفه مجمع عالی حکمت اسلامی مشهد- مدیر گروه طب وحیانی مؤسسه مطالعات راهبردی علوم و معارف اسلام
h.asadi@mail.um.ac.ir
سید مرتضی
حسینی شاهرودی
فلسفه و کلام اسلامی، دانشکده الهیات دانشگاه فردوسی مشهد
shahrudi@um.ac.ir
10.22081/nir.2018.49696.1024
این مسئله که آیا علم حضوری که از آن به عنوان سنگ بنای معرفت بشری یاد میشود، قابل اتصاف به صدق و کذب هست و میتوان روزنههایی برای ورود خطا بدان، یافت یا نه، معمولا با پاسخ منفی از سوی فیلسوفان مسلمان روبهرو است، اما در این نوشته بر خلاف دیدگاه مشهور حکما که علم حضوری را به دلیل فقدان واسطه و فاصله، خطاناپذیر میدانند، با روش تحلیلی، مورد بررسی قرار میگیرد و در گام نخست با اثبات حضوری بودن مشاهدات و مکاشفات عرفانی و در گام بعد با اثبات وجود خطا در مشاهدات عرفانی و در برخی موارد وجود خطا در خود علم حضوری، خطاپذیر بودن این علم دستکم در مورد انسان اثبات میشود، اما اثبات این مسأله موجب اسقاط حجیت و اعتبار علوم حضوری نمیشود، بلکه معیار حجیت در این ساحت از معرفت بشری عبارت است از رعایت شرط روشمندی و سلوک عقلایی که مورد پذیرش دانشمندان این علم است.
علم حضوری,علم حصولی,مشاهده,مکاشفه,خطاپذیری
https://novin.isca.ac.ir/article_66382.html
https://novin.isca.ac.ir/article_66382_7b50498d058dba81669559eec97db95b.pdf
دفتر تبلیغات اسلامی- پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی (پژوهشکدۀ اسلام تمدنی)
پژوهشهای عقلی نوین
۲۵۸۸-۲۶۱۹
2
4
2018
12
21
بررسی نسبت و تلازم میان مرگ، جاودانگی و معنای زندگی
29
52
FA
حمیدرضا
اسکندری دامنه
دانشگاه علامه طباطبایی
hamid.eskandari65@gmail.com
علی
پورمحمدی
دانشگاه علامه طباطبایی
dr.ali.pourmohammadi@gmail.com
10.22081/nir.2019.47224.1002
معنای زندگی از جمله مهمترین دغدغه های انسان معاصر است. در عصر جدید اگر چه انسان پیشرفتهای چشمگیری در علم و تکنولوژی کرده است اما با معضلاتی از جمله بی معنایی زندگی درگیر شده است. این معضل عوامل مختلفی دارد. در این مقاله بر آنیم تلازم میان جاودانی و مسئله معنای زندگی را مورد برسی قرار دهیم. برای این منظور ابتدا به چیستی مرگ و نظریات گوناگون در این باره پرداختیم و سپس به پرسش معنای زندگی پرداخته و دلایل بروز این پرسسش و همچنین معنای مختلف آن را به تفصیل شرح دادیم و در نهایت مسئله جاودانگی و مسائل مترتب به آن مورد واکاوی قرار داده و در باب تلازم میان معنای زندگی و جاودانگی ،سه نوع نگرش را تفکیک کردیم:1- ضرورت جاودانگی برای معناداری زندگی. 2- نفی ضرورت جاودانگی برای معناداری زندگی. 3-جاودانگی عاملی برای بی معنایی زندگی. و به تفصیل به تحلیل و بررسی هر یک از این سه نگرش پرداختیم.
کلمات کلیدی: معنای زندگی,مرگ,جاودانگی,انسان,جهان پس از مرگ
https://novin.isca.ac.ir/article_66383.html
https://novin.isca.ac.ir/article_66383_92350f1620bfceeec8dbbd1ef4f8e6ad.pdf
دفتر تبلیغات اسلامی- پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی (پژوهشکدۀ اسلام تمدنی)
پژوهشهای عقلی نوین
۲۵۸۸-۲۶۱۹
2
4
2018
11
21
هگل گرایی در فلسفۀ ریچارد رورتی
53
74
FA
محمد
اصغری
0000-0003-3874-4702
عضو هیات علمی دانشگاه تبریز
asghari2007@gmail.com
10.22081/nir.2018.66384
در این مقاله میکوشیم به این پرسش پاسخ دهیم که آیا رورتی، فیلسوفی هگلی است؟ به یقین پاسخ به این پرسش آسان نخواهد بود و صرف آری یا نه، نمیتواند جوابی قانعکننده باشد، زیرا بدون شک رورتی از هگل تأثیر پذیرفته است. بنابراین به منظور ارائۀ پاسخی دقیقتر، ابتدا نگاهی اجمالی به جایگاه هگل در پراگماتیسم (قدیم و جدید) انداختهایم تا ذهن خواننده نسبت به جایگاه هگل در اندیشۀ نئوپراگماتیستی رورتی روشن شود، سپس در بخش اصلی جایگاه هگل در اندیشۀ رورتی را تحلیل نمودهایم. برمبنای این تحلیل رورتی از چند جهت فیلسوف هگلی است. نخست اینکه همانند هگل دغدغۀ اجتماعی دارد و وظیفۀ فلسفه را در همین راستا تعیین میکند. همچنین وی تحت تأثیر تاریخگرایی هگل به نقد مدرنیته و فلسفۀ مدرن میپردازد و فلسفه و مسائل آن را یک پیشامد تاریخی قلمداد میکند. رورتی معتقد است که پس از هگل، فرهنگ فلسفی جای خود را به فرهنگ ادبی داد، فرهنگی که ریشه در تفکر هگلی دارد. اما در عین حال رورتی همانند هگل طرفدار عقل و روح مطلق نیست و از نظامسازی نیز به شدت بیزاری میجوید و از اینرو به نقد این ویژگیهای فلسفۀ هلگی میپردازد.
هگل,تاریخگرایی,فلسفه,فرهنگ ادبی,پراگماتیسم,رورتی
https://novin.isca.ac.ir/article_66384.html
https://novin.isca.ac.ir/article_66384_9aa84201de54a5e88b6fbd398b2b91c8.pdf
دفتر تبلیغات اسلامی- پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی (پژوهشکدۀ اسلام تمدنی)
پژوهشهای عقلی نوین
۲۵۸۸-۲۶۱۹
2
4
2018
11
21
«بازسازی الگوی تأویلی– وجودشناختی صدرایی در فهم عقلانی دین»
75
96
FA
مهدی
گنجور
هیئت علمی دانشگاه اصفهان
ganjvar78@gmail.com
10.22081/nir.2019.48019.1016
«بازسازی الگوی تأویلی– وجودشناختی صدرایی در فهم عقلانی دین»<br /> <br /> چکیده<br /> یکی از اساسی ترین کارکردهای فلسفه صدرالمتألهین-که نسبت به ساحت فلسفی آن کمتر مورد توجه واقع شده است- کارکرد هرمنوتیکی و تفسیر عقلانی معارف الهی با رویکردی وجودشناختی است.مسأله اصلی این مقاله، ارایه یک الگوی کارآمد- مدل تأویلی- وجودشناختی صدرایی- به مثابه منطق فهم دین، در مقابل مدل فرم انگارانه تک گفتاری و مدل کثرت انگاری دینی نسبیت گرا می باشد. طراحی الگوی صدرایی از طریق بازسازی اصول و مبانی معرفتی و وجودشناختی حکمت متعالیه، از مهمترین یافته های پژوهش حاضر است. <br /> در این مدل، تقسیم بندی متداول و تثلیث رایج در بین هرمنوتیک پژوهان مدرن؛ یعنی مبنای متن محوری، مفسّر محوری و مؤلف محوری، طبق اصول حکمت متعالیه درهم شکسته و هم متن، هم مخاطب و هم متکلّم هرسه در فرایند فهم، مدخلیت و تأثیر بسزایی دارند.به نحوی که گویی عمل فهم دین، محصول تعامل و مشارکت هرسه عامل مذکور است.<br /> <br /> کلیدواژه ها: ملاصدرا، مدل معرفتی، هرمنوتیک، دین، فهم دین، تأویل
ملاصدرا,مدل معرفتی,هرمنوتیک,دین,فهم دین
https://novin.isca.ac.ir/article_66385.html
https://novin.isca.ac.ir/article_66385_d24baaa03da2d9ca162b2de951160b8f.pdf
دفتر تبلیغات اسلامی- پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی (پژوهشکدۀ اسلام تمدنی)
پژوهشهای عقلی نوین
۲۵۸۸-۲۶۱۹
2
4
2018
11
21
تحلیل الگوی مفهوم نقد علمی
97
118
FA
سید حسین
حسینی
پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
drshhs44@gmail.com
10.22081/nir.2019.48859.1021
نقد پژوهی یکی از نیازهای کاربردی جامعة علمی به حساب میآید؛ اما این حوزة پژوهشی پر اهمیت، امروزه با آسیبها و آفت-هایی روبرو است که از جملة آن، فرعی قلمداد کردن مسألة نقد و فقدان نگاه روشمند به مفهوم نقد علمی است.<br /> در این مقاله پس از اشارة اجمالی به قلمرو مباحث نقد ادبی و نقد هنری، از عدم طرح موضوع مؤلفههای نقد علمی در این پیشینه سخن به میان آمده است و سپس با هدف ضرورت تمییز شاخصههای نقد علمی از نقدهای ذوقی و غیر علمی، به تبیین مؤلفههای هشتگانة نقد علمی پرداخته شده که عبارتند از: 1- نظاممندی، 2- الگومداری، 3- جامعنگری، 4- نگاه انتقادی، 5- اِبتنای فلسفی، 6- تخصص مداری، 7- خلاقیّت و 8- اخلاق مداری.<br /> بدون تردید برای دستیابی به یک "نظریه جامع نقد در حوزه علوم انسانی" نیازمند تبیین ضرورتها ، تعاریف و ویژگیهای مفهوم نقد علمی هستیم چرا که بدون "نظریه نقد" راهی برای خروج از آسیبهای مطالعات نقد پژوهی علوم انسانی کشور وجود ندارد.
"نقد علمی","نظریة نقد","روش شناسی نقد"," نقدپژوهی"
https://novin.isca.ac.ir/article_66386.html
https://novin.isca.ac.ir/article_66386_34b0f0ad7bfb2052452fda8bc6800c7b.pdf
دفتر تبلیغات اسلامی- پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی (پژوهشکدۀ اسلام تمدنی)
پژوهشهای عقلی نوین
۲۵۸۸-۲۶۱۹
2
4
2018
11
21
خطای طبقه بندی در اندیشه ملاصدرا
119
134
FA
حسین
اسعدی
دانشگاه فردوسی مشهد، دانشکده الهیات،گروه فسفه
asaadi.h91@gmail.com
10.22081/nir.2018.66387
در این مقاله تلاش نمودهام پاسخ ملاصدرا به «شبهۀ معدوم مطلق» را با بهره بردن از مفهومی تازه در فلسفه معاصر تحلیل نمایم. مفهوم خطای طبقهبندی در اندیشۀ گیلبرت رایل، فیلسوف بزرگ تحلیل زبان، جایگاهی ویژه دارد و رایل با مفهومسازی این اصطلاح، نظریۀ کلاسیک ذهن و بدن را در فلسفۀ معاصر ویران میکند. نوشتار حاضر این ایده را پیش مینهد که مفهوم خطای طبقهبندی در اندیشۀ ملاصدرا وجود دارد و ملاصدرا در منحل نمودن متناقضنمای معدوم مطلق با تعبیر و اصطلاحی دیگر از همان مفهوم بهره برده است. جانمایۀ تحلیل ملاصدرا از متناقضنمای معدوم مطلق این است که نسبت به تمایز مفهوم معدوم مطلق وآنچه مصداق این مفهوم فرض میشود، اگاه شویم، یعنی اخبار از معدوم مطلق و عدم اخبار در یک طبقۀ منطقی قرار نمیگیرد و در این مقام ما به مفهوم خطای طبقهبندی میرسیم. پس متناقضنمای معدوم مطلق، مصداقی فنی برای خطای طبقهبندی محسوب میشود. ثمرۀ این پژوهش، بهره بردن از زبان و واژگانی تازه برای مفاهیم فلسفی در سنت فلسفۀ اسلامی است به این بیان که فیلسوف سنت ما با مفهومی که بهوسیلۀ رایل صورتبندی شده، آشنا است و از آن بهره نیز برده است. بنابراین در این سپهر مقایسهای، گفتگویی مشترک میان دو فیلسوف از دو سنت متفاوت را پیش نهادهایم.
رایل,خطای طبقهبندی,ملاصدرا,معدوم مطلق,حکم
https://novin.isca.ac.ir/article_66387.html
https://novin.isca.ac.ir/article_66387_42dd41895a397b23e9570b06bb3e12d6.pdf