نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 عضو هیئت علمی دانشگاه فردوسی مشهد
2 عضو هیئت علمی دانشگاه فردوسی
چکیده
کلیدواژهها
موضوعات
عنوان مقاله [English]
نویسندگان [English]
ا
منطق فازی یک منطق مقداری است. در مقابل منطق ارسطویی که یک منطق دو ارزشی محسوب میگردد، منطق فازی منطقی چند ارزشی است. به عبارت دیگر نگرش منطق فازی به پدیدهها یک نگاه قاطع با درجه ارزشی صفر یا یک نیست، بلکه از دیدگاه منطق فازی درجه ارزشی رخدادها میتواند از بینهایت مقادیر مابین صفر یا یک تعیین گردد. لذا از منظر منطق فازی تغییرات در عالم هستی پیوسته و تدریجی است و این تغییرات در پارامترهای هستی، دارای خطوط واضح و مرزبندی مشخص نیستند.
در مقابلِ منطق فازی، دیدگاه مکانیک کوانتومی در خصوص تغییرات در عالم هستی یک دیدگاه پلکانی و جهشی است. سطوح انرژی و همچنین کلیه پارامترهای وابسته به انرژی در این نگرش، کوانتومی و اساساً مفهوم فوتون به عنوان بستههایی از انرژی دربرگیرنده پلکانی بودن تغییرات در مکانیک کوانتومی میباشد.
در این میان مکانیک آماری با نگاهی میانه، تغییرات در سطوح ذرهای را پلکانی و کوانتیزه لیکن در سطوح ماکروسکوپی پیوسته و تدریجی میانگارد. در واقع از این منظر یک تغییر ماکروسکوپی حاصل معدل بینهایت تغییر میکروسکوپی است که برخلاف کوانتیده بودن تغییرات ذرات در سطح میکروسکوپی میتواند نمودی تدریجی و پیوسته در تغییرات ماکروسکوپی داشته باشد.
در این مقاله سعی شده است، از دیدگاه معرفتشناختی تأثیر این نظریات در متدولوژی شناخت عالم مورد بررسی قرار گیرد.
کلیدواژهها [English]