تفسیر نوین معرفت شناختی و هستی شناختی از نفس الامر بر مبنای دیدگاه علامه طباطبایی

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسنده

مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی

چکیده

صدق یکی از مباحث فلسفی، منطقی و معرفت‌شناختی است که احکام معرفت‌شناختی و هستی‌شناختی مهمی دارد. در بُعد معرفت‌شناختی مبناگرایان معتقد هستند صدق، مطابقت قضیه با واقع است. اما مسئلۀ مهم در بُعد معرفت‌شناختی، کیفیت احراز صدق و در بُعد هستی‌شناختی، بررسی حقیقت صدق است. در این مقاله نشان داده‌ایم، در بُعد معرفت‌شناختی، صدق نظریات وابسته به قواعد استنتاج و درستی مبادی برهان، بالاخص اولیات است؛ زیرا سایر بدیهیات نیز بر اولیات ابتنا دارند. اما اولیات بدیهی‌الصدق هستند و در عین حال بر اساس اصل امتناع تناقض صدقشان آشکارسازی می‌شود. بر این اساس نتیجه گرفته‌ایم که صدق اصل امتناع تناقض آشکار‌ترین صدقی است که نیاز به آشکارسازی ندارد و در حقیقت به این نتیجه رسیدیم که صدق در بُعد هستی‌شناختی به معنای مطابقت است و مطابقت به این معنا می‌باشد که هرگاه قضیه بر فرض محال از ذهن به خارج منتقل شود، عین واقع خواهد بود و اگر واقع بر فرض محال به ذهن انتقال یابد، همان قضیه خواهد بود. نفس الامر به معنای عام، مطابق قضیه است که بر اساس اصالت وجود عقل در دو مرحله به اضطرار آن را اعتبار می‌کند.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

A New Epistemological and Ontological Interpretation of Truth and Numen from of Allameh Tabatabai’s Viewpoint

نویسنده [English]

  • Soleimani Amiri
Imam Khomeini Education and Research Institute (RA)
چکیده [English]

The problem of truth is as a philosophical, logical and epistemological issue has both significant epistemological and ontological implications. As for the epistemology, foundationalist believes in the correspondence theory of truth i.e. correspondence between mental and extra-mental existence, but the crucial issue is to distinguish between the two realms. From the epistemological viewpoint the complexity is how to perceive the truth and, from the ontological standpoint the problem is about the nature of truth. This paper will attempt to explain that epistemologically the accuracy of the theory of truth depends on a
correct inference rules and premises in arguments, especially the rudiments, because the other axioms are based on them and they are self-evident through the principle of non-contradiction which is itself a primary principle. The paper then conclude that ontologically the correspondence theory of truth is correct if
in the case the proposition would transfer to the extra-mental, it would be the very reality. Also if the reality would transfer to the mind, they would be identical too. Generally, numen is correspondent to the truth, which according to the principality of existence intellect will coin it emergently in two phases.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Truth
  • Correspondence
  • Numen
  • Rudiments
  • Sentimentals
  • Proposition
ابن سینا (1403ق)، الاشارات و التنبیهات مع الشرح، جلد اول، بی‌جا: دفتر نشر الکتاب.
جمال الدین حسن بن یوسف (1388)، الجوهر النضید، قم: بیدار.
سلیمانی‌امیری، عسکری (1390)، معیار دانش، جلد 1، قم: مؤسسۀ آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره).
ملاصدرا، صدر الدین محمد شیرازی (1981م)، الحکمة المتعالیة فی الاسفار العقلیة الاربعة، جلد 1، بیروت: بی‌نا.
______________________، بی‌تا، الرسائل، قم: مکتبة المصطفوی.
شیرازی، قطب الدین (1381)، شرح حکمة الاشراق، همراه با تعلیقات ملاصدرا، جلد 1، تهران: بی‌نا.
طباطبایی، محمد حسین (1362)، نهایة الحکمة، قم: مؤسسة النشر الاسلامی.